جستجو

خبرنامه

اشتراک

۱۵ درس زندگی (۱)

 

درست ترین عملکرد انسان زندگی کردن است، نه وجود داشتن.

جک لندن

خیلی وقت ها اجازه می دهیم زندگی هر طور که دوست دارد بگذرد، هرچه که برایمان پیش می آورد را می پذیریم و امروزمان تفاوتی با دیروزمان ندارد. این نسبتاً طبیعی و راحت به نظر می رسد، به جز آن ندای همیشگی در مغزتان که می گوید: “وقتش رسیده کمی تغییر ایجاد کنی
برای آن دسته از شما که دوست دارید از یکنواختی همیشگی نجات پیدا کنید، در زیر ۱۵ پیشنهاد ساده وجود دارد که کمکتان می کند استفاده بیشتری از زندگیتان ببرید و زندگی را با تمام وجود تجربه کنید و از آن لذت ببرید.


 

۱- قدردان آدم ها و چیزهای خوب در زندگیتان باشید
 

گاهی اوقات کارهایی که دیگران برایمان می کنند را نمی بینیم تا وقتی که دیگر آن کارها را برایمان انجام نمی دهند. نباید اینطور باشید. برای چیزهایی که دارید، کسانی که دوستتان دارند و مراقبتان هستند، قدرشناس باشید. تا زمانی که روزی برسد که دیگر پیشتان نباشند، نمی فهمید که چه ارزشی برایتان دارند. از اطرافیانتان قدردانی کنید و خیلی زود خواهید دید که افراد بیشتری دورتان را می گیرند. قدردان زندگی باشید و خیلی زود متوجه می شوید که چیزهای بیشتری برای زندگی کردن در اختیار دارید.

لحظه ای را تصور کنید که بدیهی ترین نعمتی را که اکنون در اختیار دارید، دیگر نداشته باشید، نعمتی همچون بینایی، اینگونه میتوانید راحت تر درک کنید که قدر دانی از یک نعمت، یک شخص، یک احساس و … چقدر ضروری است و چگونه در نگاه شما به زندگی و لذت بردن از آن تاثیر میگذارد.

 

۲- حرف های منفی دیگران را نادیده بگیرید
اگر به دیگران اجازه دهید بیشتر از اینکه اثر مثبت به زندگیتان بدهند، از آن کسر کنند، تعادل زندگیتان بر هم خورده و بدون اینکه بفهمید اسیر منفی بافی خواهید شد.
نظرات بی فایده و آزاردهنده دیگران را نادیده بگیرید. هیچکس حق قضاوت کردن در مورد شما را ندارد. ممکن است داستان زندگیتان را شنیده باشند اما مطمئناً نمی توانند حس و حالتان را درک کنند. شما هیچ کنترلی روی حرف های دیگران ندارید؛ اما کنترل اینکه به آنها اجازه بدهید این حرفها را به شما بزنند یا نه دست خودتان است. شما می توانید حرف های مسموم آنها را رد کنید تا به قلب و فکرتان آسیب نرسانند.
بسیاری از موارد بعضی از افراد عمدا مطالبی را به صورت منفی بیان میکنند تا بتوانند شما را درون چاهی که خود گیر کرده اند بکشانند تا در آنجا تنها نباشند و این شما هستید که باید با درک درست موقعیت و شناخت از ویژگیهای خودتان، اینکه کدام حرفها را بپذیرید و کدام را نه، انتخاب کنید و از آن مهمتر به چه کسانی اجازه بدهید درباره شما سخن بگویند، شاید نیاز باشد که برای همیشه آنها را از زندگی خود حذف کنید.

 

۳- کسانی که اذیت تان کرده اند را ببخشید
این که دیگران را ببخشید به این معنی نیست که باز به آنها اعتماد کنید. فقط نباید وقتتان را برای متنفر شدن از کسانی که اذیتتان کرده اند تلف کنید چون باید حسابی مشغول دوست داشتن کسانی باشید که دوستتان دارند. اولین کسی که عذرخواهی می کند همیشه شجاع ترین است و اولین کسی که می بخشد قوی ترین است. اولین کسی که می گذرد و از ناملایمات عبور می کند، شادترین است. پس شجاع باشید، قوی باشید و شاد. آزاد زندگی کنید.

 

۴- همان کسی باشید که واقعاً هستید
اگر آنقدر خوش شانس باشید که چیزی داشته باشید که شما را از دیگران متمایز کند، به هیچ وجه آن را تغییر ندهید. خاص بودن باارزش است. در این دنیای دیوانه که سعی دارد شما را مثل بقیه کند، جرات این را پیدا کنید که خودِ فوق العاده تان باشید و اگر بخاطر متفاوت بودن بقیه به شما خندیدند، شما هم بخاطر یکسان بودن به آنها بخندید. تنها ایستادن جرات زیادی می خواهد اما ارزشش را دارد. اینکه خودتان باشید بسیار ارزشمند است!
بسیاری از افراد تصور میکنند که آزادی یعنی اینکه هرکاری را هرجا که دوست دارند انجام بدهند، یعنی آزاد هستند و از حق آزادی برخوردارند. در صورتی که میدانیم آزادی و رها بودن، قبل از اینکه توسط دیگران و جامعه بیرون به ما داده شود، باید توسط فطرت درونی خود به آن برسیم تا بی توجه به اینکه در کجا و چه موقعیتی هستیم، از آزادی اندیشه و خیال برخوردار باشیم و بی هیچ گونه قید و بندی از زندگی درست لذت ببریم.

 

۵- به ندای درونیتان گوش دهید
زندگی یا سفری پرمخاطره است یا هیچ چیز نیست. هیچوقت نمی توانیم با ادامه کارهایی که همیشه می کنیم، به چیزی تبدیل شویم که می خواهیم. شما برای بودن و رسیدن به شخص و جایگاه جدید، تبدیل به کسی شوید که تا کنون نبوده اید، وگرنه با اندیشه ها، تفکرات، دانش و مهارتهای امروزی خود، انتظار نداشته باشید که فردا در موقعیت و جایگاه متفاوتی قرار بگیرید.
تصمیم بگیرید که به ندای درونیتان گوش دهید نه نقطه نظرات بقیه آدمها. همان کاری را بکنید که ته قلبتان مطمئن هستید درست است. راه، راه خودتان است. ممکن است بقیه در این مسیر با شما همراه شوند اما هیچکس نمی تواند این راه را بجای شما بپیماید. و یادتان نرود که قدردان همه روزهای زندگیتان باشید. روزهای خوب شما را غرق در خوشبختی می کنند و روزهای بد تجربه تان را بالا می برند و بدترین روزها بهترین درس ها را به شما می دهند.
… هر کسی از ظن خود شد یار من“، این جمله به تنهایی گویای نکته ای است که در اینجا بیان شده است. افرادی که در اطراف شما هستند، حتی نزدیک ترین آنها، همچون همسر، پدر، مادر، خواهر و برادر، با اینکه جزو نزدیکترین افراد به شما محسوب میشوند، اما گاهی حرفهایی در دل دارید و یا اندیشه ای که هیچ کسی جز خودتان و به آن حد که شما میتواند آن را حس کنید، نمیتواند درک کند. پس بجای آنکه زمان خود را صرف آن کنید که دیگران را متقاعد کنید چون شما ببینند، یا اینکه آنها شما را از اهدافتان منع کنند، این وقت گرانبها را بر روی خود تمرکز کنید و از نتیجه ای که به زودی به آن خواهید رسید، به خود افتخار کنید.

 

۶- به استقبال تغییر بروید و از هرچه زندگی برایتان پیش می آورد لذت ببرید
لذت بردن از زندگی ظاهرا جزو عجیب ترین و سخت ترین جنبه های زندگیست. چگونه میتوان از سختیها و مشکلاتی که در زندگی پیش می آیند لذت برد؟ اینکار عین دیوانگیست!!!
در جواب چنین سوالی، باید آگاهانه و هوشمندانه پاسخ بدهیم. چرا که زندگی سعی دارد با زیرکی تمام بخشهای سخت خود را به رخ بکشد و ما را همیشه آزمایش کند و ببیند که چه کسانی پابرجا میمانند و چه کسانی لاف استقامت میزنند. اگر که مشکلاتی که در طول زندگی خود با آنها مواجه شده اید و با شجاعت آنها را حل کرده اید دوباره بازبینی کنید، پی خواهید برد که این شما بودید که بعد از هر رویارویی، به تواناییهای خود ایمان آوردید و توانستید مشکل را حل کنید. نه اینکه آن مشکل خودش پا پس کشیده باشد و از شما بترسد، بلکه شما بودید که شجاع تر شدید.
سخت ترین قسمت رشد کردن این است که چیزهایی که به آن عادت کرده اید را کنار بگذارید و با چیزهایی جلو روید که برایتان جدید است. بعضی وقت ها باید دست از نگران بودن، تعجب کردن، شک کردن بردارید و ایمان داشته باشید که همه چیز خوب پیش خواهد رفت. هوشیارانه در زمان حال زندگی کنید و همیشه سعی کنید بدون توجه به اینکه نتیجه چه خواهد بود، تمام تلاشتان را بکنید. از هر چه که زندگی برایتان پیش می آورد لذت ببرید. شاید آخر کار به آنجایی نرسید که ابتدا قصد داشتید، اما به همان جایی خواهید رسید که باید می رسیدید.
شاید وقت آن رسیده که نوع نگاهتان، عقاید و باورهایتان را تغییر دهید…

 

۷- روابطتان را هوشمندانه انتخاب کنید
بهترین روابط فقط زمان هایی نیست که اوقات خوشی را می گذرانید، موانع و مشکلاتی که با هم روبه رو می شوید و این واقعیت که آخر همه آنها باز هم بگویید، «دوستت دارم» هم اهمیت دارد. و دوست داشتن کسی به این نیست که هر روز به او بگویید دوستت دارم، باید هر روز به هر طریقی که می توانید آن را به او نشان دهید. روابط باید عاقلانه انتخاب شوند. برای عشق ورزیدن عجله نکنید.
شما هیچگاه نمیدانید که در آینده چه کسی در مسیر زندگیتان قرار خواهد گرفت. اما یک چیز همیشه پابرجاست، و آن شما هستید. شما هم به عنوانی یک قسمت از رابطه ای که در آینده قرار است شکل بگیرد، آیا خود را آماده کرده اید؟
آیا به آنچه شما از رابطه و شخص مقابلتان میخواهید آگاهی دارید؟
آیا به اندازه کافی خود را میشناسید و به زیر و بم عقاید و تفکرات خود آگاهی دارید؟
مبادا که انتخاب صرفا از روی نیاز باشد. اجازه ندهید تنهایی شما را به آغوش کسی بیندازد که می دانید به شما تعلق ندارد. زمانی عاشق شوید که آمادگی آن را داشته باشید، نه وقتی که تنها هستید. یک رابطه خوب ارزش صبر کردن را دارد.


ادامه دارد…

منبع : زندگی اینجاست