اهتمام به امور مسلمانان در اسلام و سبک زندگی اسلامی
آيات و روايات متعددي با عنوان هاي گوناگون (از قبيل انفاق، احسان، صدقه، زكات، صله رحم و اصلاح امور ميان مسلمانان) درباره اين موضوع حقوقي ـ اخلاقي آمده است. علاوه بر آن، سيره معصومان(عليهم السلام) در اهتمام به امور مسلمانان و جامعه اسلامي، نشانگر جايگاه والاي اين ارزش اجتماعي در ميان نظام ارزشي و هنجاري اسلام و تأثير آن در ايجاد همبستگي و تحكيم روابط اجتماعي است. براي روشن شدن مطلب و درك اهتمام اسلام به اين موضوع، آيات و رواياتي كه در اين باره آمده است، ذكر مي گردد. البته پيش از آن، بايد گفت: گستردگي موارد اهتمام، عناوين متعدد و ذكر آنها مجالي كافي مي طلبد. بدين روي، براي طولاني نشدن بحث، چند آيه و روايت ـ به عنوان نمونه ـ ذكر مي شود. موارد ديگر نيز مي تواند تحت اين نمونه ها قرار بگيرد يا بيان كاركرد و تحليل آنها به موارد ديگر نيز سرايت داده شود:
الف. آيات
در خصوص اين موارد، آياتي در قرآن كريم آمده است:
1. صله ارحام: صله رحم يكي از واجبات شرعي است كه آيات و روايات متعددي بر وجوب آن دلالت دارد و با عنوان هاي گوناگون،
همانند توصيه به رعايت حقوق ارحام، احسان به پدر و مادر و به ويژه مادر، به تشريح مسئله صله رحم پرداخته شده است; از جمله آيه 28 سوره بقره مي فرمايد: «كساني كه عهد خدا را پس از محكم بستن آن مي شكنند و روابطي را كه خدا به پيوند آن امر كرده است مي گسلند و در روي زمين فساد مي كنند آنان زيان كارند.»
از امام صادق(عليه السلام) درباره اين آيه سؤال شد، حضرت فرمود: مراد از «امر خدا» صله رحم است و تأويل ديگر آيه ارتباط شما با ائمّه اطهار(عليهم السلام) است.
افراد جامعه براي ارضاي نيازهايشان با هم روابط اجتماعي دارند. منظور از «روابط اجتماعي» كمك متقابل انسان ها به يكديگر براي تأمين نياز است.12 نيازهاي عاطفي و نيازهاي مادي از جمله نيازهايي است كه افراد در ارتباط با يكديگر و به ويژه در ارتباط با فرزندان، پدر و مادر و خويشان آن را تأمين مي كنند. از اين رو، صله رحم از موارد مهمي است كه اسلام به انجام آن دستور داده است تا بدين طريق، بخش مهمي از روابط عاطفي و آرامش رواني افراد جبران شود يا بخشي از مشكلات مادي آنها از بين برود.
2. اطعام: «و به خاطر دوستي خدا، به فقير و اسير و يتيم طعام مي دهند.» (انسان: 8)
3. حمايت از مستضعفان مؤمن: «و چرا در راه خدا جهاد نمي كنيد، در صورتي كه جمعي ناتوان از مرد و زن و كودك شما، كه در مكّه اسير ظلم كفّارند، دايم مي گويند: بار خدايا! ما را از اين شهري كه مردمش ستم كارند بيرون آور و از نزد خودت براي ما سرپرست قرار ده و از نزد خودت براي ما يار و ياور قرار ده.» (نساء: 75)
4. اقدامات اصلاحي از سوي مصلحان جامعه: «خدا هيچ قومي و هيچ اهل دياري را در صورتي كه آنها مصلح و نيكوكار باشند به ظلم هلاك نكند.» (هود: 117)
ب. روايات
همان گونه كه آياتي درباره انفاق، زكات، صله رحم، احسان، اصلاح و مانند آن آمده است و از موارد اهتمام به امور مسلمانان به شمار مي روند، رواياتي نيز در قالب هاي متعدد، از جمله عجله در كار خير، نصيحت، سود رساندن و شاد كردن آمده است كه به اين امر، ترغيب و تشويق مي كنند از جمله آنها روايات ذيل است:
1. به زحمت انداختن خود براي ديگران: امام صادق(عليه السلام)فرمود: سزاوار است مؤمن داراي هشت خصلت باشد:... بدنش از او به خاطر بسياري عبادت و قضاي حوايج مردم در رنج و مشقّت باشد.
2. آسايش مردم از دست مؤمن: در ادامه روايت قبلي، امام(عليه السلام)مي فرمايد: و مردم از سوي او در آسايش باشند.
3. عجله در كار خير: امام صادق(عليه السلام) مي فرمايد: پدرم مي فرمود: چون اراده كار خير كردي بشتاب; زيرا نمي داني چه پيش مي آيد.
4. اهتمام به امور مسلمانان; شرط مسلماني: پيامبر مكرّم(صلي الله عليه وآله) مي فرمايد: هر كس صبح كند در حالي كه به امور مسلمانان اهتمام ندارد، از آنان نيست، و آنكه صداي مردي را بشنود كه صدا مي زند: اي مسلمانان! و پاسخ ندهد، مسلمان نيست.
5. سود رساندن به مردم: از پيامبر اكرم(صلي الله عليه وآله) سؤال شد: كدام يك از مردم نزد خدا محبوب تر است؟ فرمود: آنكه نسبت به مردم سود بيشتر داشته باشد.
6. شاد كردن مردم: پيامبر اكرم(صلي الله عليه وآله) فرمود: مردم عيال خدايند و محبوب ترين مردم نزد خدا كسي است كه به عيال خدا سود رساند و خانواده اي را شاد كند.
7. رفع بلا از مسلمانان: حضرت رسول(صلي الله عليه وآله) مي فرمايد: هر كس از گروهي از مسلمانان تجاوز آب يا آتش را رد كند، بهشت برايش واجب مي شود.
8. قضاي حاجت مسلمانان: امام ششم فرمود: آنكه در پي [برآوردن] حاجت برادر مسلمانش باشد، خداوند در پي حاجت او باشد تا زماني كه به دنبال حاجت مسلمان است.
9. مؤمن برادر مؤمن است: امام صادق(عليه السلام) فرمود: مؤمن برادر مؤمن است; مانند يك پيكر كه هرگاه عضوي از آن دردمند شود، اعضاي ديگر هم احساس درد كنند، و روح هاي آنها نيز از يك روح است. و همانا روح مؤمن پيوستگي اش به روح خدا، از پيوستگي پرتو خورشيد به خورشيد بيشتر است.
10. مؤمنان خادم يكديگرند: امام صادق(عليه السلام) فرمود: مؤمنان بعضي خادم بعضي ديگرند. سؤال شد: چگونه؟ فرمود: به يكديگر سود مي رسانند.
11. پوشاندن، سير كردن، گشايش غم وغصه و اداي قرض: حضرت ابي جعفر(عليه السلام) فرمود: سير كردن، پوشاندن، گشودن غم و اداي قرض از حقوق مؤمن بر مؤمن شمرده مي شود، و هرگاه از دنيا رفت، جانشين او در خانواده و فرزندانش باشد.
12. تلاش براي حاجت مؤمن: امام صادق(عليه السلام) فرمود: هر كس در [برآوردن] نياز برادر مسلمانش به خاطر لقاي خداوند بكوشد، خداي ـ عزّوجل ـ براي او هزار هزار حسنه بنويسد كه خويشانش و همسايگانش و برادرانش [ديني] و آشنايانش آمرزيده شوند
روايات ديگري نيز در اين باره در كتب حديثي از جمله ثواب الاعمال، سفينة البحار و امالي شيخ طوسي آمده است.
اصول حاكم در اهتمام به امور مسلمانان
اهتمام به امور مسلمانان در انديشه اسلام با ديگر انديشه ها تفاوت اساسي دارد. به دليل آنكه اسلام انسان را متشكّل از روح و جسم مي داند و براي او دنياي ديگري را نيز ترسيم مي كند، انجام كارها توسط انسان را به اين دنيا محدود نكرده، بلكه نسبتي ميان آنها و آخرت برقرار مي سازد. توضيح آيات و رواياتي كه در باب اهتمام آمده، در قالبي غير از بينش هاي مبتني به اين دنيا (اين جهاني) مي گنجد و از اين رو، اصولي بر آن حاكم است كه پيش از توضيح بايد يادآور شد.
1. ايمان به خدا و آخرت
نظريه هايي كه درباره ارزش گذاري اخلاقي افعال انسان مطرح شده، اين جهاني است; مثلا، طرف داران مكتب «منفعت عمومي» (سودگرايي)، كه از جمله آنهاست، اعتقاد دارند: ما نمي توانيم بدون در نظر گرفتن ديگران، زندگي راحتي داشته باشيم. طبيعت انسان اقتضا مي كند كه به طور اجتماعي زندگي كند و اين زندگي اجتماعي سرنوشت افراد را به هم مرتبط مي سازد. بنابراين، اگر خواهان لذت خودمان هستيم، بايد به فكر لذت ديگران هم باشيم; زيرا اگر جامعه ناراحت شود و همه مردم ناراحت باشند، ما هم راحت نخواهيم ماند.مقصود ايشان از «سود عمومي»، لذت عموم افراد يا ارضاي اميال آنان است. ايشان هدف اخلاق و خير اخلاقي را سعادت مي دانند و سعادت را نيز به تأمين بيشترين سود براي بيشترين افراد تعريف مي كنند.
يكي از اشكال هاي وارد بر اين مكتب، در نظر نگرفتن منافع اخروي و فقط تأكيد بر منافع دنيوي است و به اين دليل، سعادت بشر را هم به اين دنيا محدود مي كنند. با چنين نگرشي، توضيح روايات در قالب آن ناقص خواهد بود. غير از آن، بر منافع دنيوي افراد براي پالايش انسان از رذايل اخلاقي ترغيب نشده است و به همين دليل، اعمالشان آنها را به كمال و سعادت واقعي نخواهد رساند. در اين زمينه، در ارزش گذاري افعال و نيز در تعيين سعادت، به تناقض هايي مي رسند كه به هيچ وجه نمي توانند آنها را حل كنند.
اما با توجه به جهان بيني اسلام، كه از يك سو، «رابطه انسان با مبدأ» و از سوي ديگر، «رابطه انسان با معاد» را مطرح مي كند، معناي «سعادت» هم در اين چهارچوب قابل توجيه است و مي توان گفت: در بيشتر موارد، «فلاح» را سعادت اخروي معرفي مي كند.بنابراين، آيات يا رواياتي كه در آنها پاداش هاي متعددي براي عمل نيك و اهتمام به امور ديگران مطرح گرديده و سعادت براي آن ترسيم شده است در قالب اعتقاد به مبدأ و معاد معنا مي يابد. اگرچه از منافع دنيوي آن هم نبايد غافل گشت; چرا كه اسلام به آن به عنوان وسيله و مزرعه آخرت اهميت داده است. بدين روي، بسياري از كارهاي نيك وجوددارد كه پاداش آنها در اين دنيا متناسب با آن كارها نيست و عدالت اقتضا مي كند كه در دنياي ديگري به آنهاپاداش داده شود.
2. اخلاص
«اخلاص» مترتّب بر ايمان است. كسي كه مال خود را به ديگران مي بخشد و اوقات خود را صرف نيازمندان مي كند، اگر علاوه بر ايمان، اخلاص نداشته باشد، پاداش هاي مورد انتظار از بين مي رود. كمك به ديگران براي رضا و دوستي خداست كه سبب پالايش رذايل اخلاقي و رسيدن به سعادت مي شود و او را در ياري رساندن، صبور، گشاده رو، صادق و بي ريا مي كند.
3. علم و آگاهي (شناخت)
اهتمام به امور ديگران مستلزم شناخت و آگاهي كافي از مشكلات و نيازهاي آنان است. عدم درك درست مشكل و نياز و آگاه نبودن از زوايا و راه حل هاي آن، مي تواند علاوه بر آنكه مشكل را برطرف نمي كند، به پيامدهاي منفي نيز منجر شود. وقتي از لقمان(عليه السلام) درباره علت نپذيرفتن مسئوليت قضاوت پرسيدند، او در پاسخ گفت: مسئوليت داوري و حكومت در جامعه سخت ترين كار و مشكل ترين مسئوليت است و تاريكي و ابهام از هر سو آن را فراگرفته و انسان بر لبه پرتگاه قرار دارد. اين پاسخ و عدم پذيرش نشان از نداشتن شناخت كافي به تمام زواياي اين مسئوليت است.
4. رعايت اولويت ها
به دليل آنكه افراد از لحاظ نزديكي و دوري، درجات متفاوتي دارند، حقوق و تكاليفشان هم متفاوت است. آيه 177 سوره بقره، ترتيب تقدّم انفاق به نيازمندان را (خويشان، يتيمان، مساكين، در راه ماندگان و گدايان) بيان مي كند. يا در آيات ديگر هم با اندك تفاوتي به اين رتبه ها اشاره دارد. اين مسئله نشان مي دهد كه رسيدگي به امور افرادي كه از حيث درجه نزديك هستند مهم تر و لازم تر از درجات بعدي است و هر كسي موظف به اهتمام نسبت به خويشان، ارحام و بعد مراحل ديگر است. با رعايت اولويت ها، مسئوليت رسيدگي به طور مساوي ميان اعضاي جامعه تقسيم مي شود و نيز با علم و آگاهي كامل، اين كار صورت مي گيرد.