جستجو

خبرنامه

اشتراک

سند و تفسیر دعای «أللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحجّة بن الحسن...» چیست؟

یکی از مهم‌ترین وظایفی که شیعه در عصر غیبت و انتظار، بر عهده دارد، دعا برای تعجیل فرج و ظهور حضرت مهدی و سلامتی حضرتشان است. البتّه دعا در این‌باره، همچون دیگر موارد، به هر زبان و بیانی که باشد مقبول درگاه الهی خواهد بود و آنچه مهمّ است، روح دعا و شرایط کیفی آن است که فراوان بدان توصیه شده است.


در این میان، ارزش دو چندان ادعیه مأثوره (که از زبان مبارک اهل بیت(ع) صادر شده‌اند) بر احدی از شیعیان پوشیده نیست. یکی از این دعاها؛ دعای معروفی است که برای سلامتی امام زمان(عج) در منابع مختلف، با اندکی تفاوت، نقل شده است:


الف. کلینی در «کافی» از محمد بن عیسی از صالحان(معصومان بدون آن‌که از معصوم خاصّی نام برده باشد).[1]


ظاهراً بین کلینی و محمد بن عیسی بن عُبَید، راویانی وجود دارند که به قرینه حذف شده‌اند[2] که عبارتند از: احمد بن محمد عاصمی، علی بن حسن بن علی بن فَضّال.


کلینی این دعا را برای شب بیست و سوّم ماه رمضان نقل کرده اما گفته که در تمام ماه رمضان و همچنین در تمام لحظات عمر، خواندن این دعا مناسب است.[3]


ب. سید بن طاووس در «اقبال الاعمال»، از جمعی از اصحاب خود، از جمله ابن ابی قُرّه و او به اسنادش از علی بن حسن بن علی بن فضّال و او از محمد بن عیسی بن عُبَید، او نیز به اسنادش از معصومان(ع).[4]


ایشان نیز این دعا را به طور خاص برای شب بیست و سوّم ماه رمضان نقل کرده و سپس آن‌را به تمام این ماه و نیز همه لحظات تعمیم داده است.


ج. کفعمی در «المصباح»[5] و «البلد الامین»[6] بدون سند آورده است.


د. کفعمی در «البلد الامین»، تحت عنوان دعای کنزالعرش، به طور مرسل از پیامبر خدا(ص).[7]


با بررسی این طرق، به این نتیجه می‌رسیم که دو طریق اول، صحیح است، و درباره دو طریق آخر نیز با این‌که این دعا

ضمن یک دعای طولانی ذکر شده است، باید گفت علی‌رغم عدم ذکر سند، وثاقت و اعتبار مؤلف می‌تواند در اعتبار و پذیرش روایت مؤثر باشد.


میان عبارت‌های این دعا که در منابع روایی و ادعیه آمده؛ با آنچه در میان عموم شیعیان متداول است، چند اختلاف عمده وجود دارد:


در برخی منابع - از جمله کافی - ابتدای این دعا چنین است: «اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ فُلَانِ بْنِ فُلَانٍ»؛[8] اگرچه در این متن، نام شریف امام زمان(عج) به صراحت ذکر نشده است. امّا با توجّه به متن و سند این دعا، مسلّم است که مراد از عبارت کنایی «فلان بن فلان»، ‌حضرتشان می‌باشد که اکنون با عبارت «الحجة بن الحسن» بیان می‌شود.


در همین راستا، کفعمی و سیّد بن طاووس؛ این عبارات را جایگزین عبارت کنایی «فلان بن فلان» کرده‌اند:


«
اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْقَائِمِ بِأَمْرِکَ الْحُجَّةِ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الْمَهْدِی»‏[9] و «اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الْمَهْدِی».[10]


تفاوت دیگری نیز وجود دارد که در روایت کافی، واژه «وَ عَوْناً» نیز قبل از واژه «وَ عَیناً» وجود دارد و همچنین واژه «وَ قَائِداً» جابجا شده که هر دو ممکن است ناشی از اختلاف نسخه بوده و تأثیر چندانی بر معنا نمی‌گذارد.


شرح مختصر دعای سلامتی امام زمان(عج)


به‌طور کلی؛ فقره‌های این دعا، بیانگر ایمان و اخلاص شیعه منتظر نسبت به امام غایبش بوده و نشان از سوز هجران او نسبت به محبوبش دارد.


در این بخش به ترجمه و توضیح این دعای شریف؛ بر طبق نسخه‌ای که خواندن آن معروف است، می‌پردازیم:


1. «
اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّک ‏َ الْحُجَّةِ بن الحَسَن ـ صَلَواتُک علیه و علی آبائه ـ فی هذه السّاعَةِ و فی کُلّ ساعَة».

  


«
حجّت»، در ادبیّات دینی از جمله در قرآن کریم[11] به معنای خاصّی آمده که عبارت است از هر چیز که خداوند متعال، به وسیله آن، بر بندگان خویش احتجاج کرده و عقاب و ثواب خود را با آن تحکیم بخشد.[12]


«
الحجّة بن الحسن» در دعا اشاره به این حقیقت دارد که حضرت مهدی(عج)، فرزند امام حسن عسکری(ع) خاتم الحجج و یا آخرین حجّت معصوم الهی بر بندگان است.


بنابراین، ترجمه این فراز از دعا چنین می‌باشد: «خدایا! برای دوستت حجّة بن الحسن ـ که درودت بر او و پدرانش باد ـ در این ساعت و در تمام ساعات چنین باش...».


2. «
وَلِیّاً»: ولیّ در کلام عرب، به معنای سرپرست و متولّی است. گاهی هم ولیّ به معنای دوست و در مقابل دشمن قرار می‌گیرد. در برخی موارد ولیّ به معنای یاری کننده هم آمده است[13] و یکی از اسمای الهی نیز «ولیّ المؤمنین» می‌باشد. [14]


به هر حال، قدر مشترک معنای ولی در این‌جا یاری و سرپرستی و کفایت امور است؛ پس مراد از این فراز چنین است:


«
خدایا! یار و یاور و سرپرست آن‌حضرت باش».


3. «
وَ حَافِظاً»: معنای حفظ و محافظت، کاملاً روشن است؛ یعنی: پروردگارا! نگهدارنده آن‌حضرت، [از بلایا و آفات زمینی و آسمانی] باش.


4. «
وَ قَائِداً»: یعنی؛ پیشوا، رهبر و راهنما.[15] این جا مراد، آن است که: پروردگارا! تو خود، راهنما و راهبرش باش.


5. «
وَ نَاصِراً»: از مادّه نصر، به معنای نصرت و یاری است.[16] در برخی مصادر، عبارت «وَ عَوْناً» آمده، که به همین معنا است.[17] و معنای هردو آن است که: خدایا! یاری کننده آن‌حضرت باش.

وَ دَلِیلاً و عَیْناً»:‌ دلیل در این‌جا؛ به معنای راهنما و هدایت کننده است[18] و به هدایت خدای متعال اشاره دارد که به طور عام سایه بر سر همه مخلوقات افکنده و به طور خاصّ، متوجّه بندگان عزیز و ویژه است.


معنای تامّ و کامل هدایت مذکور، در عبارت «و عیناً» متبلور شده است؛ یعنی: «خدایا! راهنما و چشم آن‌حضرت باش».


7. «
حَتّی تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً»: منتظر امام زمان(عج)، در این عبارت، ظهور آن‌حضرت را طلب می‌کند.


کلمه «طوع» در این عبارت، ممکن است از «مطاوعه» به معنای انقیاد و فرمانبری باشد[19] که در این صورت به این عقیده اشاره دارد که آن‌حضرت، برای اطاعت امر الهی ظهور کرده و خواست خدا را اجرا خواهد کرد؛ بنابراین، معنا این چنین می‌شود: «خدایا! آن‌حضرت را در زمین خودت ساکن کن، در حالی که از تو اطاعت کرده و دستورات تو را اجرا می‌کند».


احتمال دارد که «طوع»، به معنای اختیار و خواست قلبی[20] باشد در این صورت نیز دو معنا محتمل است:


الف. «پروردگارا! حضرتش را روی زمینت ساکن کن؛ در حالی که از صمیم قلب، تسلیم خواست و مشیّت تو است».


ب. «او را ساکن زمین کن؛ در حالی‌که اقتضای مشیّت و خواست تو همان است».


در نهایت، ممکن است طوع، هم‌خانواده با تطوّع، به معنای تبرّع و احسان[21] باشد. در این صورت معنا چنین می‌شود: «خدایا! آن‌حضرت را از روی فضل و کرمت و به سبب تمام کردن احسان در حقّ بندگانت، روی زمین ساکن کن».


8. «
وَ تُمَتِّعَهُ فِیهَا طَوِیلاً»: این عبارت، آرزوی طولانی شدن حکومت آن موعود جهانی است؛ یعنی: خدایا! او را به صورت طولانی، در روی زمین بهره‌مند ساز.


همچنین می‌توان گفت که این عبارت به جهانی بودن حکومت حضرت مهدی(عج)، اشاره دارد.[22]


[1]. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ‏4، ص 162، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق.

[2]. سند این حدیث بر سند حدیث دوم این بخش(دعا در دهه پایانی ماه رمضان) معلّق است.

[3]. الکافی، ج ‏4، ص 162.

[4]. ابن طاووس، على بن موسى‏، إقبال الأعمال، ج ‏1، ص 85، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ دوم‏، 1367ش. ‏

[5]. کفعمی، ابراهیم بن علی، المصباح (جنة الأمان الواقیة و جنة الإیمان الباقیة)، ص 586، قم، دار الرضی (زاهدی)، چاپ دوم، 1405ق.

[6]. کفعمی، ابراهیم بن علی، البلد الأمین و الدرع الحصین، ص 203، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، چاپ اول، 1418ق.

[7]. همان، ص 360.

[8]. الکافی، ج ‏4، ص 162؛ البلد الأمین و الدرع الحصین، ص 203.

[9]. إقبال الأعمال، ج ‏1، ص 85.

[10]. المصباح(جنة الأمان الواقیة)، ص 586.

[11]. نساء، 165؛ انعام، 149.

[12]. ر.ک: جمیل حمود، محمد، الفوائد البهیة فی شرح عقائد الإمامیة، ج 1، ص 277 279، بیروت، مؤسسة الأعلمی‏، چاپ دوم‏، 1421ق.

[13]. ر.ک: «معنای ولایت»، سؤال 153؛ «ولایت در قرآن و اهل سنت»، سؤال 8435.

[14]. آل عمران، 68.

[15]. لغت نامه دهخدا، واژه «قائد».

[16]. ابن درید، محمد بن حسن‏، جمهرة اللغة، ج 2، ص 744، بیروت، دار العلم للملایین‏، چاپ اول؛ ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 5، ص 210، بیروت، دار صادر، چاپ سوم.

[17]. ر.ک: فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، ج 2، ص 253 254 و ج ‏7، ص 108، قم، انتشارات هجرت، چاپ دوم، 1410ق.

[18]. بستانی، فؤاد افرام، مهیار، رضا، فرهنگ ابجدی عربی- فارسی، ص 397، تهران، انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1375ش.

[19]. جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح(تاج اللغة و صحاح العربیة)، ج 3، ص 1255 1256، بیروت، دار العلم للملایین، چاپ اول، 1410ق.

[20]. لغت نامه دهخدا، واژه «طوع».

[21]. ر.ک: ازهرى، محمد بن احمد، تهذیب اللغة، ج 3، ص 66، بیروت، دار احیاء التراث العربی‏، چاپ اول؛ الصحاح (تاج اللغة و صحاح العربیة)، ج 3، ص 1255.

[22]. ر.ک:‌ »لزوم تشکیل حکومت واحد جهانی»، سؤال ۲۷۰۱۲.