جستجو

خبرنامه

اشتراک

آرشیو

پسرخاله‌های خدا

 

نماز خواندن زمانی شروع به رشد دادن انسان می‌کند، که انسان از آن لذت نبرد. نماز زمانی چرک روح آدم را می‌گیرد، که لبۀ زبر نماز روح تو را بسابد.

مثلاً نشسته‌ای غرق بازی، غرق کار یا غرق استراحت شده‌ای که یک دفعه مؤذن اذان می‌گوید و تو باید بلند شوی بروی نماز بخوانی. طبیعتاً حالت گرفته می‌شود، اما عیبی ندارد، همین الان بلند شو برو نماز بخوان تا آدم شوی. کتک نماز را بخور و تلخی آن را تحمل کن تا آدم شوی.

بعضی‌ها خیلی زود با خدا پسرخاله می‌شوند و می‌گویند: «خدایا الان حال نماز خواندن ندارم!»

مگر فوتبال است که فقط هر وقت حال داشتی، به سراغش بروی؟ اصلاً تا حالا فکر کرده‌ای که چرا خداوند صبح‌ها خواب نازنین و نوشین تو را به‌هم زده و دستور داده که باید موقع اذان صبح بلند شوی و نماز بخوانی؟ برای اینکه می‌خواهد حال تو را بگیرد و تو را رشد دهد. تو باید با نماز حال خودت را بگیری و خودت را تربیت کنی.

 

چگونه یک نماز خوب بخوانیم؟ / علیرضا پناهیان/ ص36

    

 

گفتار ناب

 

همانا اگر آنچه مردگان شما ديده اند، ببینید، هر آینه بی تاب و هراسان می شوید.

نهج البلاغه؛ خطبه20    

 

داستان مشاورۀ پدر یک پسر کاهل‌نماز با استاد پناهیان

 

داستان مشاورۀ پدر یک پسر کاهل‌نماز با استاد پناهیان

ـ بچۀ من نماز نمی‌خواند. در نمازش کاهلی می‌کند. الان هجده-نوزده سالش است و دانشگاه می‌رود، ولی من ناراحتم که چرا در نمازش کاهلی می‌کند. در حالی که ما در تربیتش چیزی کم نگذاشته‌ایم. شما بفرمایید به او چه بگوییم؟

ـ نماز را چطوری به پسرت معرفی کرده‌ای؟

ـ بالاخره یک‌جوری معرفی کردیم.

ـ نه! دقیقاً بگو چگونه معرفی کردی؟

یک مقدار از تعریف‌های رایج در مورد نماز گفت، تا کم‌کم رسید به این جملات که «نماز عشق‌بازی با خداست، مناجات با معبود است، راز و نیاز با پروردگار عالم است و ...» با این نوع تعریف کردن از نماز لابد وقتی فرزند او سر نماز ایستاده، پیش خودش گفته: «راز و نیاز کجاست؟ من اگر رازی داشته باشم، همین‌جوری به خدا می‌گویم!» یعنی این جوان، سر نماز ایستاده و دیده که از عشق‌بازی و حال معنوی خبری نیست. بعدش هم به خدا گفته: «الان حال عشق‌بازی ندارم. خدایا بعداً برای عشق‌بازی می‌آیم. الان من وسط کار و درسم هستم.»

    

به آن پدر محترم گفتم: «خُب، شما نماز را اشتباه معرفی کرده‌ای. بچه‌ات مدتی سراغ نماز می‌رود، بعد که از نماز لذت نمی‌برد، دیگر سراغ آن نمی‌رود. چون فکر می‌کند از نماز طرفی نبسته است. لذا خودش را شکست‌خوردۀ در نماز می‌بیند».

چه کار کنم از نماز خواندن لذت ببرم؟

ادامه مطلب...

نماز در مرحله اول عشق‌بازی با خدا نیست!

 

خیلی‌ها فکر می‌کنند نماز مثل کارتون «تام و جری» است!

نماز در مرحله اول عشق‌بازی با خدا نیست. نماز در ابتدا سختی دادن به خود است، نه رسیدن به لذت معنوی. خداوند متعال می‌دانست در ابتدای راه، ما عاشق او و عارف به او نیستیم، خداوند متعال می‌دانست تازه بعد از چهل سال عبادت، ما کم‌کم می‌توانیم شیرینی گفتگوی با او را حس کنیم؛ به همین دلیل چنین دستوری به ما داده است، آن‌وقت ما تصور می‌کنیم فقط وقتی نمازمان خوب است که از آن لذت ببریم!

اینکه از همان ابتدا به دنبال چشیدن شیرینی نماز و لذت بردن از آن باشیم، گاهی اوقات اصلاً زشت است. بعضی وقت‌ها اینکه بپرسیم: «چه کنم تا از نماز خواندن لذت ببرم؟» سؤال خوبی نیست.

گاهی آدم دنبال نماز نیست، بلکه دنبال لذت بردن و هوسرانی خودش است. دنبال شیرینی نماز است، چون می‌خواهد همۀ زندگیش پر از شیرینی باشد. فکر می‌کند نماز خواندن هم مثل کارتون «تام و جری» است که وقتی پای آن بنشیند، مست شود، سِحر شود و کیف بکند! گاهی آدم فکر می‌کند نماز خواندن مثل فیلم سینمایی است. اگر خداوند می‌خواست، خودش می‌توانست نماز را برای همۀ آدم‌ها شیرین و لذت‌بخش قرار دهد تا همه جذب نماز شوند. امّا اتفاقاً خدا حال آدم‌ها را با نماز گرفته است و البته این کار خدا هم مانند تمام کارهایش حکیمانه است. حکمتش چیست؟

   

 

تفکر و تلنگر

تعویق زمان مرگ آیت‌الله حائری با عنایت امام حسین(ع):

مرحوم شریف رازی نقل می‌کند: آیت الله حائری یزدی، بنیانگذار حوزه علمیه قم و یکی از اساتید امام خمینی (ره)، دارای خصایص اخلاقی و انسانی و سجایای بسیاری بود، از خصوصیات بارز او شدت ارادتش به پیامبر و خاندانش، به ویژه سالار شهیدان حضرت سیدالشهدا(ع) بود که زبانزد خاص و عام بود.این ارادت به گونه‌ای بود که مرحوم حاج شیخ ابراهیم صاحب الزمانی تبریزی که یکی از خوبان بود از سوی آن جناب دستور داشت، همه روزه پیش از آغاز درس فقه آن مرحوم، دقایقی ذکر مصیبت امام حسین(ع) را کند و آن‌گاه جناب حائری درس فقه خود را آغاز می‌کرد.دهه محرم مجلس سوگواری داشت و روز عاشورا خود به نشان سوگ حسین(ع) گِل بر چهره و پیشانی می‌مالید و جلو دسته عزاداری علما حرکت می‌کرد.از شدت ارادت او به کشتی نجات امت، امام حسین(ع) و دلیل آن پرسیدند که در پاسخ فرمود: «من هر چه دارم از آن گرامی است» و آن‌گاه یکی از کرامت‌های آن حضرت در مورد خودش را به این صورت شرح داد:هنگامی که در کربلا بودم، شبی در خواب دیدم که فردی به من گفت: «شیخ عبدالکریم! کارهایت را ردیف کن که تا سه روز دیگر از دنیا خواهی رفت»، از خواب بیدار شدم و غرق در حیرت گشتم، اما بدان توجه زیادی نکردم، شب سه شنبه بود که این خواب را دیدم، روز سه شنبه و چهارشنبه را به درس و بحث رفتم و کوشیدم خواب را فراموش کنم و روز پنج شنبه که تعطیل بود با برخی از دوستان به باغ معروف «سید جواد کلیدار» در کربلا رفتیم و پس از گردش و بحث علمی نهار خوردیم و به استراحت پرداختیم.هنوز خوابم نبرده بود که به تدریج تب و لرز شدیدی به من دست داد و به سرعت شدت یافت و کار به جایی رسید که دوستان هر چه عبا و روانداز بود

ادامه مطلب...

تفکر و سبک زندگی داعشی!

به این جملات دقت کنید:!!!

"ای کاش بقیه افرادی که زنده مانده اند هم می‌مردند / حال کردم ، بزار این آمریکاییهای وحشی هم طعم جنایت و قتل و کشتار را بچشن. هرکی بوده ایول داره / همجنسگرایی که می‌خواد دنیا رو به گند بکشه همون بهتر که بمیره دست عمر متین درد نکنه و خدا رحمتش کنه، همجنس بازی در هر دینی ناپسند و حرام است و من موندم چرا یه عده مخالف حرف خدا عمل می‌کنند! / یعنی این همجنس بازا باید برن بمیرن بخدا / از نظر دینی این کثافتا انسان نیستند و دلسوزی براشون خبیثانه است؛ اگه من بودم همشون رو زنده زنده میسوزوندم، این وظیفه هر انسانی هست و اینها مصداق انگل بشریتند. / چاقوي داعش به امريكا هم خوشبختانه رسيد"و خیلی چیزای دیگر. این ها بخشی از نظرات هموطنان ما ذیل اخبار مربوط به واقعه ی تروریستی چند ماه قبل در اورلاندو بود. جنایتی که در آن بیش از 50 نفر کشته شدند. می‌توانیم "کبک وار سرمان را زیر برف کنیم" و چنین نظراتی را بی اهمیت بدانیم و به آن ها توجه نکنیم یا در مواجهه با این نظرات "ناپلئونی" رفتار کنیم و مثلا بگوییم این نظرات را عده ای معلوم الحال عمدا نوشته‌اند که بتوانند سوءاستفاده کنند، می‌توانیم از موضوع فرار کنیم و درباره نقش "استکبار جهانی و صهیونیسم بین الملل" در وقایع تروریستی داستان سرایی کنیم یا در مذمت همجنس گرایی سخنرانی نماییم، یا هر مدل مواجهه ی فرافکنانه ی مرسوم دیگری، اما بهتر آن است که این نشانه ها را جدی بگیریم و درباره شان گفتگو کنیم و برایش فکری نماییم.جدا از این که همیشه در نظر داشته باشیم که گروه تروریستی داعش با حمایت همین استکبار جهانی و صهیونیسم است که توانسته عرض اندام کند ولی با این حال هیچ وقت نباید از نفوذ تفکر خطرناک داعشی که ممکن است در صورت غفلت در ذهن خیلی از ماها بوجود آید غافل باشیم  
داعش و تفکر داعشی لزوما و صرفا یك گروه وحشی تروریستی که در چند سال اخیر برخی مناطق و ممالك را به آتش کشیده است نیست، این مدل از نگاه، قدمتی به اندازه ی تاریخ بشر دارد و حالا در این سال‌ها نامش داعش است و در دهه ها و سده های گذشته با نام های دیگری فعالیت می‌کرده و در قرن های آینده هم با نام های دیگری باز هم وجود خواهد داشت. این تفکر افراطی نه تنها لزوما فقط در یک مذهب خاص رشد و نمو نمی کند بلکه می‌تواند در صورت کج فهمی، در هر دین و مذهبی بوجود آید.
اگر بتوانیم بین آنان که چنین نظراتی را درباره ی این فاجعه ی تروریستی ارائه داده اند و آنان که موافق و همراه چنین نظراتی هستند با داعش هزاران تفاوت پیدا کنیم قطعا در یک چیز مشترکند و آن افراطی گری است.
 

 

به این جملات دقت کنید:!!!

"ای کاش بقیه افرادی که زنده مانده اند هم می‌مردند / حال کردم ، بزار این آمریکاییهای وحشی هم طعم جنایت و قتل و کشتار را بچشن. هرکی بوده ایول داره / همجنسگرایی که می‌خواد دنیا رو به گند بکشه همون بهتر که بمیره دست عمر متین درد نکنه و خدا رحمتش کنه، همجنس بازی در هر دینی ناپسند و حرام است و من موندم چرا یه عده مخالف حرف خدا عمل می‌کنند! / یعنی این همجنس بازا باید برن بمیرن بخدا / از نظر دینی این کثافتا انسان نیستند و دلسوزی براشون خبیثانه است؛ اگه من بودم همشون رو زنده زنده میسوزوندم، این وظیفه هر انسانی هست و اینها مصداق انگل بشریتند. / چاقوي داعش به امريكا هم خوشبختانه رسيد"و خیلی چیزای دیگر.

این ها بخشی از نظرات هموطنان ما ذیل اخبار مربوط به واقعه ی تروریستی چند ماه قبل در اورلاندو بود. جنایتی که در آن بیش از 50 نفر کشته شدند. می‌توانیم "کبک وار سرمان را زیر برف کنیم" و چنین نظراتی را بی اهمیت بدانیم و به آن ها توجه نکنیم یا در مواجهه با این نظرات "ناپلئونی" رفتار کنیم و مثلا بگوییم این نظرات را عده ای معلوم الحال عمدا نوشته‌اند که بتوانند سوءاستفاده کنند، می‌توانیم از موضوع فرار کنیم و درباره نقش "استکبار جهانی و صهیونیسم بین الملل" در وقایع تروریستی داستان سرایی کنیم یا در مذمت همجنس گرایی سخنرانی نماییم، یا هر مدل مواجهه ی فرافکنانه ی مرسوم دیگری، اما بهتر آن است که این نشانه ها را جدی بگیریم و درباره شان گفتگو کنیم

و برایش فکری نماییم.جدا از این که همیشه در نظر داشته باشیم که گروه تروریستی داعش با حمایت همین استکبار جهانی و صهیونیسم است که توانسته عرض اندام کند ولی با این حال هیچ وقت نباید از نفوذ تفکر خطرناک داعشی که ممکن است در صورت غفلت در ذهن خیلی از ماها بوجود آید غافل باشیم  
داعش و تفکر داعشی لزوما و صرفا یك گروه وحشی تروریستی که در چند سال اخیر برخی مناطق و ممالك را به آتش

باید نگاه خود را به نماز اصلاح کنیم!

اول باید انتظارمان از نماز خوب را به یک انتظار معقول و دست‌یافتنی تبدیل کنیم!

برخی تبلیغات در مورد نماز، ما را پاک ناامید می‌کند!

ما فعلاً نه می‌توانیم نماز خائفانه بخوانیم، نه می‌توانیم نماز عاشقانه بخوانیم. ما فعلا باید «نماز خوب» بخوانیم!

چگونه می‌توان نماز را خوب خواند؟ اگر بخواهیم به نماز خود بها دهیم، بیشتر توجه کنیم و آن را بهتر بخوانیم، باید چه کنیم؟ ابتدا «باید نگاه خودمان را به نماز اصلاح کنیم» بعد به اقامه کردن یک نماز خوب بپردازیم.

تصور رایج از نماز خوب این است که نماز خوب، همان نماز عاشقانه‌ای است که وصفش را در مورد اولیاء خدا شنیده‌ایم. خیلی‌ها تصور می‌کنند نماز خوب یعنی نمازی که از اول تا آخر آن اشک بریزی، از اول تا آخر در نماز از خوف خدا بترسی و بلرزی. تا گفته می‌شود نماز خوب، خیلی‌ها فکر می‌کنند یعنی نمازی که انسان در آن مستقیماً با خدا صحبت می‌کند؛ خدا را می‌بیند، به خدا و اولیاء خدا سلام می‌دهد و جوابشان را می‌شنود؛ در صورتی‌که منظور نماز خوب این نیست و معیار نماز خوب هم چنین چیزهایی نیست.

ادامه مطلب...

پیام تاریخی امام خمینی(ره) به گورباچوف

 

اگر بخواهيد گره‌های كور اقتصادى خود را با پناه بردن به‌ کانون سرمايه‌دارى غرب حل كنيد، نه‌تنها دردى از جامعۀ خويش را دوا نكرده‏ايد، كه ديگران بايد بيايند و اشتباهات شما را جبران كنند؛ چرا كه امروز دنياى غرب هم در همين مسائل، البته به شكل ديگر، و نيز در مسائل ديگر گرفتار حادثه است. (صحیفۀ امام، ج21،ص220 )

11 دی ماه 1367

گفتار ناب

 

و درود خدا بر او ، فرمود : ناسپاسى مردم تو را از كار نيكو باز ندارد، زيرا هستند كسانى ، بى آن كه از تو سودى برند تو را مى ستايند، چه بسا ستايش اندك آنان براى تو ، سودمندتر از ناسپاسى ناسپاسان باشد (و خداوند نيكوكاران را دوست دارد).حكمت ٢٠٤

  

انگیزه غیر مخلصانه در نماز

 

سوال: اگر بخاطر اینکه شاد زندگی کنیم نماز بخوانیم، انگیزۀ ما غیرمخلصانه است؟

حالا باید دید چه نمازی ما را به این آثار و برکات ارزشمند می‌رساند؟(آثاری که قبلا گفته شد) چه نمازی ما را به چنین درگاه پر انرژی و با نشاطی می‌رساند؟ معلوم است که هر نمازی، چنین آثاری ندارد؛ مثلاً نمازی که از سر رفع تکلیف باشد یا نمازی که توأم با کسالت باشد، چنین آثاری ندارد. با نماز توأم با کسالت، نمی‌شود کسالت روح را برطرف کرد. پس نیاز به یک نماز خوب داریم. برای شروع بحث، از هر طریق یا از هر دریچه‌ای، باید به این پرسش رسیده باشیم، که «چگونه یک نماز خوب بخوانیم؟» تا این نماز سرچشمۀ حیات ما باشد و زنده‌دلی و سرزندگی به ما بدهد؟

نفرمایید که: اگر انگیزۀ نماز خوب خواندن، رسیدن به یک منفعت خود‌خواهانه یعنی شاد زیستن است، این یک انگیزۀ مخلصانه و عارفانه نیست. چون شما می‌توانید به این انرژی‌بخش بودن نماز و شادی‌آفرین بودن آن، نگاه غیر خود‌خواهانه داشته باشید، و آن را به عنوان شاخص خلوص در عبادت دنبال بفرمایید. اگر خیلی حال و هوای عرفان و اخلاص به دل باصفای شما خطور کرده، لابد مستحضر هستید که عبادت خالصانه و عارفانه، بیشترین انرژی را به انسان هدیه می‌کند؛ و بالاترین نشاط را به همراه می‌آورد. شما نماز خود را زیبا کنید نه به خاطر شاد زندگی کردن، بلکه به این خاطر که تنها در صورتی عبادت ارزشمند است و تقرب حاصل می‌شود که به خوبی اجرا شود و البته چنین آثاری-زندگی شاد و با نشاط و ..- را هم به دنبال خواهد داشت.

مطالب بیشتر...